در صورتیکه مرد یا زن در غیاب همدیگر بخواهند که برای طلاق اقدام کنند باید دادخواست طلاق غیابی بدهند که در این مقاله برایتان شرایط آنرا توضیح میدهیم.
طلاق یعنی منحل شدن ازدواج دائم با شرایط و تشریفات خاص ؛ بنابراین طلاق، ویژهی ازدواج دائم است و پایان یافتن ازدواج موقت (صیغه در اصطلاح عموم جامعه) به روشهای دیگری انجام میشود. همچنین طلاق اصولا یک عمل حقوقی یکجانبه از سوی مرد است اگر چه او میتواند همسر یا نماینده قانونی خود یا دیگری را به عنوان وکیل در طلاق انتخاب کند. یا اینکه علیرغم مخالفت مرد با طلاق دادن همسرش در شرایطی خاص، دادگاه خانواده با درخواست زوجه، حکم الزام مرد به طلاق دادن زوجهاش را صادر مینماید.
برای آشنایی با طلاق غیابی باید مفهوم حکم غیابی را نیز بدانیم. اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و کسی که علیه او خواسته مطرح شده است، ابلاغیه ی وقت رسیدگی دادگاه را شخصا تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی به او ابلاغ واقعی” نشده باشد و یا اینکه در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحهای نیز در خصوص ماهیت موضوع نفرستاده باشد، درصورتیکه محکوم شود، رای صادره غیابی است و این حکم، ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی و رسیدگی مجدد است.
چنین شخصی میتواند در مدت مذکور از دادگاه صادرکننده حکم غیابی با ذکر دلیل، تقاضای رسیدگی مجدد کند. برای طلاق به صورت غیابی نیز ترتیب به همین شکل است؛ بنابراین اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه نداده باشد، حکم طلاق صادره، غیابی است. با توجه به این که خواهان طلاق میتواند زن (زوجه) یا مرد (زوج) باشد، به تفکیک در این خصوص میپردازیم:
شرایط طلاق غیابی از طرف مرد
همچنانکه گفتیم در قانون مدنی به پیروی از فقه، حق طلاق اصولا در اختیار مرد است و به موجب ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد میتواند با مراجعه به دادگاه، چه زن در دادگاه حاضر شود و چه نشود، تقاضای طلاق همسرش را بنمایند، البته او باید قبل از اجرای صیغه طلاق، حقوق قانونی همسرش را پرداخت نماید. منتها اگر زن در دادگاه حضور نیابد و لایحه ندهد، حکم راجع به طلاق، غیابی است و زوجه ظرف ۲۰ روز حق واخواهی دارد.
در این حالت، امکان صدور رای طلاق به درخواست مرد وجود دارد اما برای ثبت طلاق، مرد باید حق و حقوق مسلم زن مثل بحث مهریه را بپردازد و این موضوع در رای دادگاه درج میشود. لکن به استناد ماده ۱۶ آییننامه اجرایی قانون حمایت خانواده که در سال ۱۳۹۳ ابلاغ گردیده، ممکن است به لحاظ عدم حضور زوجه، دادگاه حکمی راجعبه سایر حقوق مالی احتمالی زوجه مثل نفقه، جهیزیه و اجرتالمثل صادر ننماید و این موضوعات مفتوح باقی بماند.
در مطلب قبلی تقاضای طلاق غیابی از طرف مرد بررسی شد و در این مطلب تقاضای طلاق غیابی از طرف خانم بررسی خواهد شد. با ما همراه باشید...
اگر دادخواست طلاق از طرف زن باشد و دلیل موجه طلاق را هم دارا باشد و زوج با وجود ابلاغ، در دادگاه حضور نیابد و لایحه نیز نفرستد و یا ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشود، رای دادگاه غیابی محسوب میشود.
شرایط طلاق غیابی از طرف زن
۱. خودداری یا عدم توانایی شوهر در دادن نفقه: طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، اگر شوهر از دادن نفقه خودداری کند و یا توانایی مالی پرداخت نفقه را نداشته باشد و دادگاه نتواند او را ملزم به اجرای حکم و دادن نفقه کند، زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند. در اینصورت، دادگاه شوهر را مجبور به طلاق میکند و اگر شوهر از آن خودداری کند و زن را طلاق ندهد، نماینده دادگاه بهجای شوهر اقدام به طلاق و امضای سند آن خواهدکرد. در حالت دوم یعنی طلاق زن توسط قاضی، درصورتیکه شوهر در داگاه حضور نیابد و لایحه ندهد یا ابلاغ به او واقعی نباشد، رای غیابی خواهد بود.
۲. عسر و حرج: طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اگر ادامه زندگی مشترک موجب عسر و حرج زن باشد، میتواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید. چنانچه عسر و حرج در دادگاه اثبات شود، دادگاه میتواند شوهر را مجبور به طلاق کند و درصورتیکه اجبار میسر نباشد، زن با اجازه دادگاه طلاق میگیرد. منظور از عسر و حرج در این ماده آن است که وضعیتی به وجود آید که زندگی را برای زن با سختی و مشقت همراه کند و تحمل آن برایش مشکل باشد؛ همچون اعتیاد شوهر به مواد مخدر، محکومیت به حبس به مدت ۵ سال یا بیشتر، آزار و اذیت و بدخلقی مستمر شوهر نسبت به زن بهگونهای که نتواند تحمل کند و در این مورد هم اگر دادگاه در غیبت شوهر یا عدم ابلاغ واقعی وقت رسیدگی به او حکم طلاق را صادر کند، رای غیابی خواهد بود.
۳. مطابق ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی، هرگاه کسی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، زن او میتواند با حکم دادگاه، طلاق بگیرد. دادگاه زمانی حکم طلاق را صادر میکند که پس از دریافت درخواست طلاق از سوی زن، در یکی از روزنامههای محل و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار تهران، سه دفعه متوالی و هر کدام به فاصلهی یک ماه آگهی شود و نیز اشخاصی را که ممکن است از غائب خبری داشته باشند، دعوت نماید که اخبار خود را به اطلاع دادگاه برسانند. پس از گذشت یکسال از تاریخ انتشار اولین آگهی، اگر زنده بودن فرد غائب ثابت نشود، دادگاه حکم طلاق را صادر میکند. بنابراین مجموعا باید حداقل پنج سال از تاریخ آخرین خبر از شخص غائب بگذرد وگرنه دادگاه به علت غیبت شوهر، حکم را صادر نمیکند.
بعد از طلاق، زن باید عده ی وفات نگه دارد؛ یعنی به مدت چهار ماه و ده روز از شوهر کردن خودداری نماید. اگر در این مدت شخص غائب بازگردد، میتواند درصورت تمایل، اثر طلاق را از بین ببرد و به ازدواج خود ادامه دهد اما اگر بعد از سپری شدن مدت عده برگردد، دیگر حقی نسبت به زن سابق خود ندارد. در طلاق از غایب مفقودالاثر از لحاظ تشریفات رسیدگی، زن بایستی به عنوان خواهان به دلیل عدم اطلاع او از نشانی همسرش، در دادخواست طلاق همسرش را مجهولالمکان معرفی کند، ولیکن الزاما به استناد تبصره ماده ۸ قانون حمایت خانواده بایستی آخرین اقامتگاه او را به دادگاه اعلام کند.
۴. وکالت زن در طلاق: همان طور که پیشتر بیان شد، ممکن است شوهر در ضمن عقد نکاح به زن وکالت برای طلاق داده باشد که در صورت تحقق بعضی امور و یا حتی مطلق و در هر شرایطی، بتواند از طرف شوهر، خود را طلاق بدهد. در این حالت هم اگر شوهر در دادگاه حضور نیابد یا لایحه نفرستد و یا ابلاغیه را شخصا دریافت نکرده باشد، حکم طلاق غیابی خواهدبود.
در خواست طلاق غیابی برای اشخاص مقیم خارج از کشور
قاضی عموزادی در ادامه میگوید: در صورتی که زن در خارج از کشور مدعی شود که همسرش مدتهاست مجهول المکان است باید وکیلی ایرانی استخدام نماید تا مراحل مربوط به طلاق غیابی در ایران انجام شود.
به گفته وی اگرمرد پس از حکم طلاق غیابی و در دوران عده از طلاق دادن همسرش پشیمان گردد و تصمیم بگیرد که دوباره رجوع کند، طلاق رجعی بوده و حکم طلاق غیابی باطل خواهد بود.
همچنین لازم به ذکر است طلاق رجعی نوعی از طلاق است که بعد از طلاق تا وقتی زن در دوران عده به سر میبرد، مرد میتواند بدون نکاح مجدد به او رجوع نماید. در ضمن زنا با زنی که در عده رجعیه است در حکم زنا با زنشوهردار بوده و موجب حرمت ابدی است.